فهرست مطالب

سیاست نامه علم و فناوری - سال دهم شماره 2 (پیاپی 31، تابستان 1399)

نشریه سیاست نامه علم و فناوری
سال دهم شماره 2 (پیاپی 31، تابستان 1399)

  • تاریخ انتشار: 1399/05/07
  • تعداد عناوین: 7
|
  • علی ملکی* صفحات 5-6
  • سید رضا میرنظامی*، سجاد رجبی صفحات 7-19

    شیوع ویروس کرونا مسایل فراوانی را، در حوزه اقتصاد و حتی فراتر از آن، برای سیاست گذاران ایجاد کرده است. شمار مبتلایان به بیماری کوید-19 و میزان مرگ ومیر ناشی از آن در بین عوامل تولید و دیگر ذ ینفعان سازمان ها وحشت ایجاد کرده است. شیوع گسترده این بیماری و پیش بینی ناپذیر بودن آن، یافتن راهکار برای مشکلات پیش آمده را برای سیاست گذاران دشوار ساخته است. درحقیقت، شیوع کرونا نمونه ای کامل از بحرانی گسترده است؛ بحرانی که در آن رویدادها یا توالی آن ها در مقیاس هایی بزرگ رخ می دهد، سرعتی خیره کننده دارد و به عدم قطعیتی منجر می شود که بی نظمی ها را شدت می بخشد، احساس فقدان کنترل را به وجود می آورد و اختلال عاطفی در افراد ایجاد می کند. در این گزارش، با درنظرگرفتن شوک های این پاندمی (همه گیری جهانی) در اقتصاد، از مدل تعادل عمومی داده-ستانده برپایه جدول داخلی استفاده شده است تا کاهش ارزش افزوده تولیدی هر بخش از اقتصاد در هفت سناریو مد ل سازی شود. نتایج نشان می دهد که در اقتصاد ایران به بخش های هتل ها و رستوران ها، حمل ونقل و تولید مواد معدنی نفتی و شیمیایی و غیرفلزی بیشترین آسیب و به بخش های مدیریت عمومی، برق و ماشین آلات و پست و ارتباطات کمترین آسیب رسیده است. همچنین سه بخش هتل ها و رستوران ها، عمده فروشی ها و خرده فروشی ها بسیار وابسته به عملکرد حکمرانی است و اختلاف آسیب آن در دو سناریوی بدترین عملکرد و بهترین عملکرد بیشتر است. در مجموع، کاهش درآمد داخلی کشور براثر شیوع این بیماری بین 65/ 5 تا 63/ 6 درصد بوده است.

    کلیدواژگان: ویروس کرونا، شوک عرضه، شوک تقاضا، ارزش افزوده، تولید ناخالص داخلی، قیمت تولیدکننده، کوید-19
  • ابوالفضل باقری، علیرضا بوشهری، ابوالفضل نصری* صفحات 21-42

    بحران ویروس کوید-19 تاکنون به کسب وکارهای بسیاری در سراسر جهان آسیب زده، با وجود این برخی شرکت ها با اتخاذ راهبردهای مناسب، در مسیر رشد و توسعه قرار گرفته اند. دولت ها نیز با توجه به نیازهای خود کوشیده اند با حمایت های گوناگون به این شرکت ها کمک کنند. با توجه به اهمیت راهبردی شرکت های دانش بنیان برای ایران، در این مقاله چگونگی تاثیرگذاری حمایت های دولتی در شکل گیری راهبردهای فرصت جویانه ده شرکت دانش بنیان در مواجهه با پیامدهای شیوع کرونا را با رویکردی کیفی و روش مطالعه چندموردی بررسی کرده ایم. داده های این مطالعه از راه مصاحبه های نیمه ساختاریافته با مدیران این ده شرکت جمع آوری شده اند و برای اعتباربخشی به این داده ها از روش مثلثی سازی منابع استفاده شده است که مصاحبه با مدیران، مستندات معاونت علمی ریاست جمهوری و مستندات صندوق نوآوری و شکوفایی سه ضلع آن را تشکیل می دهند. تحلیل محتوای کیفی اسناد تولید و جمع آوری شده در فرایند پژوهش نشان می دهد که محرک اصلی راهبردهای فرصت جویانه متعدد شرکت ها در بحران شیوع کرونا، افزایش تقاضا در حوزه کسب وکار شرکت است و شرکت ها با توجه به قابلیت ها و ظرفیت های خود و با اتکا به حمایت های دریافت شده، از این فرصت ها استفاده کرده اند. همچنین شواهد نشان می دهند که دولت با طیف وسیعی از ابزارهای حمایتی مالی و غیرمالی به این شرکت ها کمک کرده است. با وجود این نمی توان حمایت دولتی را جایگزین فرصت های بازار در شکل گیری راهبردهای فرصت جویانه شرکت ها دانست؛ هرچند اغلب این شرکت ها بدون حمایت های دولتی نمی توانستند راهبردهای خود را پیاده سازی کنند. درنتیجه باید حمایت های دولتی را در کنار فرصت های بازار، مکملی حیاتی برای شکل گیری راهبردهای فرصت جویانه شرکت های دانش بنیان در دوران شیوع بیماری کوید-19 دانست.

    کلیدواژگان: کرونا، کوید-19، مدیریت راهبردی، شرکت های دانش بنیان، حمایت دولتی، مطالعه چندموردی، ویروس کرونا
  • علیرضا نعیمی*، علیرضا معینی صفحات 43-59

    در سال های اخیر با توجه به نابرابری های ایجاد شده به سبب توسعه اقتصادی، جریان جدیدی در مطالعات نوآوری آغاز شده است که تمرکزش بر توسعه محصولات نوآورانه برای بازارهای دارای محدودیت است. این روند مطالعاتی با عناوین گوناگونی همچون «نوآوری های معطوف به قاعده هرم بازار» یا «نوآوری در شرایط محدودیت منابع» به نوعی ذیل مبحث نوآوری فراگیر قرار می گیرد. در بین الگوهای مختلف نوآوری در زمینه مبحث مطرح شده، رویکرد «نوآوری صرفه جویانه» طی سال های اخیر بیشترین حجم مطالعات را به خود اختصاص داده است. در این رویکرد با تمرکز بر نیازهای اساسی مشتری و کارکردهای محوری محصول و با حذف ویژگی های غیرضروری محصولات، تلاش می شود با روش های نوآورانه با صرف کمترین منابع (مواد اولیه، زمان، نیروی انسانی، منابع مالی و...) محصولی با عملکرد قابل قبول و مطابق با نیازهای بازارهای مغفول مانده طراحی و تولید شود. با توجه به ویژگی های خاص حوزه سلامت، اغلب موردهای مطالعه شده نوآوری صرفه جویانه در مقالات به این حوزه مربوط می شود. در شرایط همه گیری ویروس کرونا، با توجه به لزوم ارایه راهکارهای سریع، ارزان و مقیاس پذیر، که قابلیت فراگیری داشته باشند، در بسیاری از کشورها به رویکرد نوآوری صرفه جویانه به عنوان نوعی قابلیت حل مسئله و مدیریت بحران توجه شده است. در مقاله حاضر، در نظر است براساس روش مطالعه اسنادی، ضمن مرور بنیان های نظری رویکرد نوآوری صرفه جویانه، برای اولین بار در مطالعات نوآوری کشور ظرفیت های این رویکرد با هدف مقابله با بحران کرونا و با ارایه شواهدی از نمونه های موفق محصولات کشورهای گوناگون بررسی شود و درس آموخته هایی برای دوران پساکرونا به دست آید. در این مقاله با تکیه بر درس آموخته های دوران کرونا، رویکرد نوآوری صرفه جویانه برای کارآفرینان کسب و کارهای ایرانی در دوران پساکرونا چشم اندازی جدید می گشاید که با به کارگیری آن، بنگاه های با منابع محدود، می توانند محصولات نوآورانه ای را برای مشتریان بالقوه بازارهای نوظهور تولید کنند.

    کلیدواژگان: نوآوری صرفه جویانه، همه گیری ویروس کرونا، نوآوری های قاعده هرم بازار، نوآوری در شرایط محدودیت، کوید-19، ویروس کرونا
  • عمادالدین پاینده*، زهرا مجدی زاده، حسین میرزاپور صفحات 59-73

    پس از ثبت اولین گزارش ها از شیوع ویروس کرونا به مرکزیت ووهان چین، این بیماری در بیش از صد کشور به صورت بحرانی گسترش یافت. بسیاری از کشورها به ویژه کشورهای جنوب شرق آسیا، ازجمله تایوان، کره جنوبی، ژاپن و سنگاپور به مدیریت بحران داده نگر و مشخصا دانش و فناوری داخلی در حوزه داده روی آوردند. به منظور طراحی و اجرای پروتکل های هوشمند مقابله با این ویروس، شرکت هایی همچون فیس بوک، گوگل، علی بابا، بایدو، هوآوی و به طور کلی دانشمندان و مهندسان داده تلاش بسیاری کرده اند. تحقیقات نشان داده است که در میان خروجی سیاست های مبتنی بر کلان داده شهروندان و سیاست های مبتنی بر کنترل حداکثری فیزیکی آنان تفاوت هایی وجود دارد؛ در این مقاله درصدد بررسی، توصیف و تحلیل این تفاوت ها هستیم. اتخاذ هرگونه راهبرد تعاملی (داده محور) در برابر بحران، مستلزم مسئولیت اجتماعی و مشارکت درخور توجه شهروندان است و تحقیقات نشان می دهد موفقیت این نوع سیاست ها، به ویژه در شرایط غیرعادی (وضعیت استثنایی)، با مسایل فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و به ویژه مناسبات سیاسی زمینه مند پیوند تنگاتنگی دارد. در پژوهش حاضر ضمن بررسی اسناد و اطلاعات موجود درباره کشورهایی که حکمرانی مبتنی بر کلان داده شهروندان را محور مدیریت بحران کوید-19 قرار داده اند، به ارزیابی عملکرد آن ها در مدیریت بحران کرونا پرداخته شده است. همچنین تجربه نرم افزار ماسک از نظر نقاط ضعف و قوت در تحقق مدیریت داده محور بحران در کشور آسیب شناسی می شود. نرم افزار ماسک تنها نرم افزار مبتنی بر فناوری ردیابی هوشمند در ایران است که با استفاده از پایگاه داده درگاه غربالگری آنلاین وزارت بهداشت و داده خوداظهاری کاربران راه اندازی شد. آمار استفاده 90 درصدی مردم از اینترنت و استفاده 150 درصدی از تلفن همراه و تعداد سرانه پایانه های کارتخوان فروشگاهی (POS)، که به ازای هر هشت ایرانی یک دستگاه است، نشان می دهد یکی از سریع ترین گزینه های پیش روی مدیران بحران در کشور، دست کم در مراحل آغازین بحران، بهره گیری از قابلیت فناوری های نوظهور ازجمله کلان داده و هوش مصنوعی است.

    کلیدواژگان: حکمرانی داد ه محور، کلا ن داده، کوید- 19، فناوری های نوظهور، مدیریت بحران، ویروس کرونا
  • حمزه حاجی عباسی* صفحات 83-98

    سیاست گذاری به شیوه سنتی، عقلایی، خطی و متوالی است و شامل تعریف مسایل، تحلیل و توسعه راه حل ها، انتخاب، اجرا و ارزیابی آن ها می شود. اما برخی مسایل عموما تعریف نشده، نامشخص و بسیار پیچیده اند و با شیوه های علمی و منطقی رایج نمی توان با آن ها رو به رو شد. این گونه مسایل با داشتن ابعاد مختلف و به هم پیوسته بودن علت و معلول در آن ها، قابلیت رسیدن به راه حلی مشخص را ندارند. تفکر طراحی با داشتن دیدگاه غیرخطی، انسان محور، مشارکتی و یادگیری از شکست، برای شناخت و حل این گونه مسایل مفید است. از روش طراحی ابتدا در حوزه های معماری و تولید محصول استفاده می شد، اما با گذشت زمان، به حوزه های دیگری همچون مهندسی، مدیریت و در سال های اخیر، به سیاست های خدماتی دولت ها راه یافت. در این روش، با درگیر کردن مردم (جامعه سیاست پذیر) و استفاده از تخصص های چندگانه و بین رشته ای در تعریف مسیله، سعی می شود موضوع از جنبه های متعدد و از دید ذینفعان گوناگون درک شود. روش تفکر طراحی پنج مرحله همدلی، تعریف مسیله، ایده پردازی، ساخت نمونه اولیه و ارزیابی را شامل می شود که در طول فرایند سیاست گذاری می تواند برای شناخت بهتر مسایل با پیچیدگی بالا و پیدا کردن راه حل های موقتی مفید باشد. هدف از نگارش این مقاله، معرفی رویکرد تفکر طراحی در حل مسایلی است که پیچیدگی بالایی دارند. این نوع مسایل، نه فقط دارای ابعاد فنی هستند، بلکه ابعاد اقتصادی، اجتماعی و سیاسی نیز دارند. در این مقاله با ارایه تعریفی از ویروس کرونا، به منزله مسئله ای که برخی از معیارهای پیچیدگی را دارد، به معرفی تفکر طراحی به عنوان یک نوآوری سیاستی، برای مقابله با این نوع مسایل پرداخته شده است. در ادامه، سیاست های کلان اتخاذ شده توسط ستاد ملی مقابله با کرونا (ایمنی جمعی، قرنطینه و فاصله گذاری) با مراحل روش تفکر طراحی تطبیق داده شده است. در پایان نیز نکته هایی در اهمیت کاربرد این روش در سیاست گذاری های خرد در سازمان های عمومی و خصوصی در مقابله با امواج جدید این ویروس ذکر شده است.

    کلیدواژگان: مسائل پیچیده، نوآوری سیاستی، آزمایشگاه سیاستی، کرونا، ستاد ملی مقابله با کرونا، کوید-19، ویروس کرونا
  • وحید مرندی* صفحات 99-105

    ادامه بحران یکباره کوید-19 در جهان، دیگربار بر اولویت پیشگیری بر درمان صحه گذاشته است. تبعات و هزینه های مستقیم و غیرمستقیم آن در اقتصاد ملل یا طرح مباحث امنیتی و دفاعی مانند بیوتروریسم و پدافند غیرعامل ، چنان تاثیر شگرفی در دنیا گذاشته که اهمیت فناوری تولید واکسن را به منزله یکی از فناوری های راهبردی در قرن حاضر مشخص کرده است. تلاش های گسترده ای برای تهیه واکسن در دنیا آغاز شده است و این تلاش ها، به کشورهای صاحب نام این حوزه منحصر نبوده، بلکه کشورهای نوورود به عرصه تولید واکسن نیز منابع خود را در این خصوص بسیج کرده اند. این دیدگاه درنظر دارد اهمیت اقدام برای توسعه و تولید واکسن در کشور را به صورت موجز، با نگاهی به اقدامات جاری در یکی از کشورهای نوورود به این عرصه (هند) و براساس روش مطالعه اسنادی و به صورت شاهدمحور مطرح کند، انتخابی که به سبب برخی ویژگی های آن کشور، هدفمند بوده است. هدف نهایی از طرح این دیدگاه، آن است که سرآغازی است برای تفکر درباره چگونگی و چرایی فاصله بین دو کشور از نظر سهم آن ها از بازار بین المللی واکسن و میزان نقش آفرینی آن ها در تعاملات جهانی این حوزه که موضوعاتی ارزشمند برای پژوهش های آتی در حوزه سیاست گذاری و اجرا در حوزه سلامت، خواهند بود.

    کلیدواژگان: واکسن، همکاری‎های فناورانه، سهم بازار، تعاملات جهانی، کرونا، کوید-19، ویروس کرونا
|
  • Seyed Reza Mirnezami *, Sajad Rajabi Pages 7-19

    The emergence of pandemics is generally seen as a shock to the economic system because its mode of entry into economic interactions and relationships is exogenous. Therefore it is essential to classify the channels of this phenomenon, and this section offers a brief description of those channels. Naturally, with mobility restrictions, the closure of many educational and non-educational institutions, the reduction of business hours, the supply of goods and services are reduced. Besides, the economy's final demand, including household, government, nonprofit organizations, demand for investment, and demand for corporate warehouses, is mostly that. The third axis of economic power is a marked reduction in imports due to limitations on its foreign operations. Exports will be affected by the disease, as will imports. The demand-driven Leontief model is often used to integrate shocks from imports and exports. The internal symmetric Input-Output table is used instead of the traditional Input-Output table, to integrate export and import into the design. The generalized partial hypothetical extraction model is often used to calculate supply and demand shocks by changing the final demand vector.

    Keywords: Covid-19, Supply Shock, Demand Shock, Added Value, GDP
  • Abolfazl Bagheri, Alireza Boushehri, Abolfazl Nasri * Pages 21-42

    Although the COVID-19 crisis has devastated many companies worldwide, some firms have implemented effective strategies to make their way into growth and development. Governments also provide these companies with various supports about their need. Because of the strategic importance of knowledge-based enterprises for Iran, we have investigated how government supports influence the development of prospective strategies of ten knowledge-based enterprises facing COVID-19 pandemic using a qualitative approach and multiple case study process. Data of this study were collected through semi-structured interviews with CEOs of these ten companies. To verify this data, we used the data triangulation method of interviews, vice-presidential documents for science and technology, and Iran National Innovation Fund documents as its three sides. Analyzing the qualitative content of produced and collected documents through the research process suggests that the main drivers of various companies' prospective strategies during the COVID-19 crisis are increased demand in their businesses and firms because of their technologies and resources, and relying on government support exploited these opportunities. Besides, evidence suggests that the government has provided a variety of financial and non-financial support tools to support these firms. However, in defining these prospective strategies, we cannot find government support to be a substitute for market attractiveness, though most of these companies were unable to execute their strategies without government support. Therefore, besides market attractiveness, we need to find government support as a vital complement to the creation of prospective knowledge-based enterprise strategies facing the COVID-19 outbreak.

    Keywords: Covid-19, strategic management, Knowledge-based Enterprises, Government Support, Multiple Case Study
  • Alireza Naimi *, Alireza Moini Pages 43-59

    In recent years, a new stream of innovation studies has emerged due to the disparities generated by economic development that focus on developing innovative products for the constrained market. This stream of studies comes in some way under the subject of Inclusive Innovation and various headings such as "BOP Innovation" or "Resource-Constrained Innovation." The "Frugal Innovation" model has the most significant volume of studies among the different innovation models under the above subject. Focusing on specific customer needs and the product's core functionality and eliminating unnecessary product features, we seek to use innovative methods with the least resources (materials, energy, human resources, financial resources, etc.) to design and manufacture goods with acceptable performance and in line with the needs of our markets. Because of healthcare's specific characteristics, most frugal innovation case studies in the literature related to this area. In the context of the COVID-19 pandemic, the frugal innovation approach has been seen in many countries as a problem-solving and crisis-management capability. This is due to the need to provide fast, inexpensive, and scalable solutions that can be learned. Based on the documentary study method, while exploring the theoretical foundations of the frugal innovation approach in the Iran innovation studies for the first time, this article aims to examine the capacities of this approach to tackle the epidemic crisis and to provide evidence of successful product samples from different countries, and then to draw lessons learned from these studies Based on the lessons learned from the Corona era, this paper introduces frugal innovation approach as a new perspective for Iranian entrepreneurs and businesses in the post-Corona era, during which limited resources firms develop innovative products for customers in emerging markets.

    Keywords: Frugal Innovation, COVID‑19 Pandemic, BOP Innovations, Resource-Constrained Innovation
  • Imad Payande *, Zahra Majdizade, Hossein Mirzapour Pages 59-73

    The world noticed an emerging virus in the Chinese city of Wuhan, in early January. At first, no one was concerned – officials said it was not infectious – so on Chinese New Year, it was considered a local problem that was published coincidentally. Today, after about 300 days of lockout, which is limited to the coronavirus outbreak's epicenter, it has spread all over the world, with every aspect of life, including the ruin of companies. Some countries faced the crisis preferring the use of big data governance over just maximum physical isolation. Notably, some Southeast Asian countries, such as Taiwan, South Korea, Japan, and Singapore, have adopted a set of smart strategies based on data science and disruptive techs to enhance the crisis management process. Past work indicates a major difference in terms of results and overall efficacy between the smart data-driven approach and the strict lockdown policy. This point of view attempts to address these gaps by making distinctions based on knowledge obtained from two approaches. Therefore, it holds a critical position on the extent of progress for each nation, which is the embeddedness of such an integrated strategy in both socio-cultural and political contexts. The paper investigates Iranian experiences of data-driven responses to COVID-19, namely Mask application and the Ministry of Health and Medical Education's online self-assessment, regarding their contribution to the crisis management process. Thus, it seems that integrating success around the problem mentioned above, threatening human existence, requires a cohesive governance strategy that allows people of the digital age to be mobilized for a public interest, social security, and public health.

    Keywords: Data governance, Big data, Covid-19, Disruptive technologies, crisis management
  • Hamzeh Hajiabbasi * Pages 83-98

    Traditionally, policymaking has been a logical, linear, and sequential mechanism that involves problem description, policy formulation, decision making, policy execution, and policy evaluation. However, some problems are unresolved and complicated, and cannot be solved by rational methods because they often have unintended consequences. Development thinking requires a human-centric, participatory, and iterative approach to problem-solving. This approach stresses the importance of early participation and is perfect for identifying wicked or complex problems. Technology thinking was essential for product creation and used in policymaking today as a policy innovation. This method has a five-step process, including empathy, description, ideation, prototype, testing. In this paper, COVID-19 is introduced as a multidimensional problem. It recommends the approach of design thinking to tackle this problem and then contrasts the macro-policies adopted by the National Task Force for Coronavirus Combat with the design thinking process measures.

    Keywords: Complex problems, Coronavirus, Policy Innovation, Policy Lab
  • Vahid Marandi * Pages 99-105

    The ongoing worldwide epidemic of COVID-19 revisited the focus of care prevention. The consequences of direct and indirect costs on the nation's economy, or the mention of security and defense issues such as bioterrorism and passive defense, have made such a tremendous impact on the world that has strategically clarified the importance of vaccine technology in the current century. There have been extensive efforts in various countries around the world to manufacture COVID-19 vaccines, and these projects have not been limited to well-known countries. Newcomer countries, however, have also mobilized their capital on this level. This article would highlight the importance of action in the country to develop and manufacture this vaccine, in short, by looking at the current efforts in one of the newcomers to this arena (India) based on the documentary study method (evidence-based process). Because of its unique characteristics, India was chosen. Their share of the international vaccine market and the degree to which they play a part in the global interactions of the vaccine currently differ markedly from that of Iran. The ultimate aim of this outlook is to begin to consider the triggers, which will undoubtedly be a fruitful subject for future research in the health sector policymaking and implementation.

    Keywords: Vaccine, Technological cooperation, Market share, Global interactions